5 اشتباه رایج اما مرگبار تازهکارها در طراحی لندینگ پیج

اشتباهات رایج در طراحی لندینگ پیج
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که ساعت ها برای طراحی یک لندینگ پیج زمان بگذارید، ظاهر آن را زیبا کنید، رنگها را با وسواس انتخاب کنید، اما وقتی نوبت به نتیجه میرسد، همه چیز ناامیدکننده باشد؟ نه فروش، نه ثبتنام، نه حتی یک تعامل ساده!
این اتفاق، بیش از آن که به ابزار یا پلتفرم مربوط باشد، به نوع نگاه طراح به مفهوم لندینگ پیج برمی گردد.
بسیاری از طراحان تازه کار، لندینگ را صرفاً یک صفحه زیبا می بینند؛ در حالی که لندینگ پیج در اصل یک ابزار کاملاً هدفمند برای تبدیل کاربر به مشتری است. صفحه ای که فقط چند ثانیه فرصت دارد پیام خود را منتقل کند، اعتماد بسازد و کاربر را به انجام یک اقدام مشخص فرا بخواند.
همین چند ثانیه کوتاه، جایی است که اشتباهات کوچک، به شکست های بزرگ تبدیل می شوند.
در این مقاله، ۵ اشتباه رایج اما مرگبار در طراحی لندینگ پیج را بررسی می کنیم؛ اشتباهاتی که اگر اصلاح نشوند، حتی بهترین طراحی ها و جذاب ترین پیشنهادها را هم بی اثر می کنند.
اشتباه اول: طراحی برای چشم، نه برای هدف
اولین و شاید خطرناک ترین اشتباه تازه کارها این است که طراحی لندینگ پیج را با یک پروژه صرفاً گرافیکی اشتباه می گیرند. تمرکز بیش از حد روی زیبایی بصری، انیمیشن ها، افکت ها و رنگ های خاص، باعث می شود هدف اصلی صفحه به حاشیه برود. نتیجه چنین نگاهی، صفحه ای است که «زیبا دیده می شود» اما «فروشی ندارد».
لندینگ پیج باید از همان ابتدا یک هدف کاملاً مشخص داشته باشد. کاربر نباید بعد از ورود به صفحه فکر کند که حالا دقیقاً باید چه کاری انجام دهد. هر المانی که در صفحه قرار می گیرد، باید در خدمت همان هدف اصلی باشد. اگر المانی صرفاً زیباست اما کاربر را به اقدام نزدیک تر نمی کند، در واقع مانع تبدیل است، نه کمک کننده.
طراحان حرفه ای قبل از شروع طراحی، ابتدا هدف را مشخص می کنند و بعد همه چیز را حول آن می چینند. این تفاوت نگاه، همان چیزی است که یک لندینگ معمولی را به یک لندینگ پول ساز تبدیل می کند.
اشتباه دوم: تیترهای مبهم و پیام نامشخص
بخش زیادی از شکست لندینگ ها، تنها به یک جمله برمی گردد: تیتر اصلی. کاربر در چند ثانیه اول تصمیم می گیرد که بماند یا صفحه را ببندد و این تصمیم، تقریباً همیشه با تیتر گرفته می شود. با این حال، بسیاری از تازه کارها به سراغ تیترهای کلی، شعاری یا بیش از حد خلاقانه می روند؛ تیترهایی که زیبا هستند اما چیزی را توضیح نمی دهند.
وقتی کاربر نتواند در همان نگاه اول بفهمد این صفحه چه ارزشی برای او دارد، چرا باید ادامه دهد؟ ذهن کاربر به دنبال وضوح است، نه شعار. تیتر باید به وضوح بگوید که این لندینگ چه مشکلی را حل می کند و چه نتیجه ای برای کاربر دارد. اگر این پیام شفاف نباشد، حتی بهترین متن های پایین صفحه هم دیده نخواهند شد.
تیتر خوب، الزاماً پیچیده یا ادبی نیست؛ بلکه دقیق، روشن و کاربرمحور است. هرچه پیام واضح تر باشد، احتمال ماندن و اقدام کردن کاربر بیشتر می شود.
اشتباه سوم: رها کردن کاربر بدون مسیر ذهنی
یکی دیگر از اشتباهات رایج در طراحی لندینگ، نداشتن یک مسیر مشخص برای هدایت ذهن کاربر است. بسیاری از تازه کارها، صفحه ای طراحی می کنند که پر از اطلاعات، دکمه ها و لینک های مختلف است. کاربر وارد صفحه می شود، اما نمی داند از کجا شروع کند و به کجا برسد.
لندینگ موفق، مثل یک گفت وگوی هدفمند عمل می کند. ابتدا توجه را جلب می کند، سپس مشکل را پررنگ تر نشان می دهد، بعد راه حل را معرفی می کند، اعتماد می سازد و در نهایت کاربر را به یک اقدام مشخص دعوت می کند. اگر این مسیر به درستی طراحی نشود، کاربر دچار سردرگمی می شود و معمولاً ساده ترین تصمیم را می گیرد: ترک صفحه.
وجود چند CTA مختلف، منوی کامل سایت یا لینک های خروجی، تمرکز کاربر را از بین می برد. لندینگ پیج جایی برای انتخاب های متعدد نیست؛ جایی است برای یک تصمیم مشخص.
اشتباه چهارم: نادیده گرفتن قدرت اعتمادسازی
حتی اگر بهترین پیشنهاد دنیا را هم داشته باشید، بدون اعتماد، هیچ اتفاقی نمی افتد. یکی از بزرگ ترین اشتباهات تازه کارها این است که فرض می کنند کاربر به صورت پیش فرض به صفحه اعتماد می کند. در حالی که واقعیت دقیقاً برعکس است.
کاربر امروز، محتاط و شکاک است. او می خواهد بداند پشت این صفحه چه کسی یا چه برندی قرار دارد. نبود نشانه های اعتماد، مثل نظرات کاربران، نمونه کار، معرفی شفاف یا اطلاعات تماس معتبر، باعث می شود کاربر احساس ناامنی کند. این حس ناامنی، حتی اگر ناخودآگاه باشد، مستقیماً نرخ تبدیل را کاهش می دهد.
اعتماد در لندینگ پیج ساخته نمی شود، بلکه با شواهد واقعی اثبات می شود. هر چیزی که این اطمینان را تقویت کند، یک قدم کاربر را به اقدام نهایی نزدیک تر می کند.
اشتباه پنجم: بی توجهی به موبایل و سرعت
بخش بزرگی از کاربران از طریق موبایل وارد لندینگ ها می شوند، اما هنوز هم بسیاری از تازه کارها طراحی را فقط از زاویه دسکتاپ می بینند. نتیجه این نگاه، صفحاتی است که روی موبایل خوانا نیستند، اسکرول های طولانی دارند یا به سختی لود می شوند.
کاربر موبایلی صبور نیست. اگر صفحه دیر لود شود یا تجربه کاربری خوبی نداشته باشد، خیلی سریع آن را می بندد. سرعت و نمایش درست در موبایل، دیگر یک مزیت نیست؛ یک ضرورت است. لندینگی که روی موبایل درست کار نکند، عملاً بخش بزرگی از مخاطبان خود را از دست می دهد.
جدول مقایسهای: اشتباهات رایج در طراحی لندینگ پیج و راهحل حرفهای
|
اشتباه رایج تازه کارها |
نتیجه منفی |
راه حل حرفه ای |
|
تمرکز صرف روی زیبایی |
سردرگمی کاربر و کاهش نرخ تبدیل |
طراحی هدفمحور بر اساس CTA مشخص |
|
تیترهای مبهم و شعاری |
ترک سریع صفحه |
تیتر شفاف مبتنی بر نیاز کاربر |
|
چند CTA و لینک خروجی |
سردر گمی کاربر در انتخاب |
یک مسیر مشخص و یک CTA اصلی |
|
نبود اعتمادسازی |
بیاعتمادی و عدم اقدام |
استفاده از نظرات، نمونهکار و معرفی برند |
|
طراحی ضعیف موبایل |
افزایش نرخ پرش |
طراحی Mobile First و افزایش سرعت لود |
جمع بندی؛ لندینگ، جایی برای خطا های پرهزینه
طراحی لندینگ پیج، فقط مهارت طراحی نیست؛ ترکیبی از درک رفتار کاربر، اصول بازاریابی و تفکر هدفمند است. اشتباهاتی که در این مقاله بررسی کردیم، شاید در نگاه اول ساده به نظر برسند، اما اثر آن ها مستقیم و مرگبار است.
خبر خوب این است که این اشتباهات قابل اصلاح اند. هر طراح تازه کاری، با آگاهی از این نکات و تغییر نگاه خود، می تواند لندینگ هایی طراحی کند که نه تنها زیبا باشند، بلکه واقعاً نتیجه بدهند.
منبع: webpromaxacademy.com
